شروین مقیمی زنجانی؛ حاتم قادری
دوره 9، شماره 34 ، تیر 1392، ، صفحه 125-146
چکیده
بیشتر شارحان فلسفة کلاسیک بهویژه کسانی که بر فلسفة فلوطین تمرکز کردهاند، برآنند که وی برخلاف فیلسوفان دورة شکوفایی فلسفة در یونان، بهخصوص افلاطون در مقام بنیادگذار فلسفة سیاسی، به سیاست و تدوین طرحی از نظام سیاسی نیک بهعنوان شالوده و مبنای فلسفة سیاسی قدیم، التفاتی نداشته است. اگرچه فلوطین به مقولاتی چون دولت، حکومت، آزادی ...
بیشتر
بیشتر شارحان فلسفة کلاسیک بهویژه کسانی که بر فلسفة فلوطین تمرکز کردهاند، برآنند که وی برخلاف فیلسوفان دورة شکوفایی فلسفة در یونان، بهخصوص افلاطون در مقام بنیادگذار فلسفة سیاسی، به سیاست و تدوین طرحی از نظام سیاسی نیک بهعنوان شالوده و مبنای فلسفة سیاسی قدیم، التفاتی نداشته است. اگرچه فلوطین به مقولاتی چون دولت، حکومت، آزادی و عدالت بهصورت مستقل نپرداخته است و از اینحیث نمیتوان وی را فیلسوف سیاسی قلمداد نمود، اما بهزعم ما میتوان دلالتها و تضمناتی سیاسی را در فلسفة] «غیرسیاسی » وی مورد ملاحظه قرار داد و از آن طریق طرحی از «فلسفة سیاسی » فلوطین تدوین کرد. تلاش ما در این مقاله، احصای برخی از مهمترین این دلالتها و مرتبطساختن آنها با یکدیگر بهنحوی است که بتوان از آن منظومهای ناظر بر آرمانی سیاسی تدوین کرد.